تصور کنید دو کافیشاپ در یک خیابان با دکور مشابه و منوی تقریباً یکسان وجود دارند. اما یکی از آنها همیشه شلوغتر است، مشتریانش لبخند بر لب دارند و حتی حاضرند برای نوشیدن قهوه، چند دقیقهای در صف بمانند. چرا؟ پاسخ را در چیزی مییابیم که شاید روی دیوار آن کافیشاپ نوشته نشده باشد، اما در رفتار کارکنان، طراحی محیط، لحن پیامکهای تبلیغاتی و حتی سبک بستهبندی نوشیدنیها دیده میشود: ارزشهای برند.
آنچه امروز بررسی میکنیم:
- ارزشهای برند چیست؟
- تأثیر ارزشهای برند بر تجربه مشتری
- انواع ارزشهای برند
- مراحل تعریف ارزشهای برند
- نکاتی که هنگام انتخاب ارزشهای برند باید رعایت کنید
- چطور ارزشهای برند را در طراحی سایت و محتوای آنلاین نمایش دهیم؟
- چگونه ارزشهای برند را با تیم خود به اشتراک بگذارید؟
- اشتباهات رایج در تعریف ارزشهای برند
- جمعبندی ارزشهای برند، ستون فقرات برند قدرتمند
- سؤالات متداول
ارزشهای برند، باورهای بنیادینی هستند که یک کسبوکار بر پایه آنها تصمیمگیری میکند، ارتباط میسازد و خودش را به مخاطبان معرفی میکند. این ارزشها فراتر از شعارهای تبلیغاتی یا طراحی لوگو هستند؛ آنها روح برند را شکل میدهند و تعیین میکنند برند چگونه فکر میکند، چگونه رفتار میکند و در ذهن مشتریان چگونه به یاد میماند.
در دنیای دیجیتال امروز، که کاربران در عرض چند ثانیه دربارهی یک برند قضاوت میکنند، نداشتن ارزشهای مشخص میتواند به سردرگمی، بیاعتمادی و در نهایت از دست رفتن مخاطب منجر شود. بسیاری از کسبوکارها در حالی وارد مسیر طراحی سایت یا تبلیغات میشوند که هنوز نمیدانند میخواهند چه چیزی را به مخاطب منتقل کنند. نتیجه آن میشود که طراحی بصری، لحن پیامها و تجربه کاربری، ناهماهنگ و بیهویت جلوه میکند.
در این مقاله، مرحلهبهمرحله بررسی میکنیم که ارزشهای برند چیست، چگونه باید آنها را تعریف کرد، چه اشتباهاتی باید از آنها پرهیز نمود و چگونه میتوان ارزشها را در تمام نقاط تماس برند، از طراحی سایت گرفته تا ارتباط با مشتری، پیادهسازی کرد. اگر برند شما قرار است بهیادماندنی، قابل اعتماد و منسجم باشد، تعریف درست ارزشهای برند، اولین قدم است.
ارزشهای برند چیست؟
ارزشهای برند مجموعهای از باورهای اساسی، پایدار و الهامبخش هستند که رفتار، تصمیمگیری، ارتباطات و فرهنگ یک برند را هدایت میکنند. این ارزشها به برند معنا میبخشند و مشخص میکنند که برند، به عنوان یک موجودیت انسانی، به چه چیزهایی باور دارد و چگونه میخواهد در ذهن مخاطب خود حضور داشته باشد. برخلاف عناصر ظاهری مانند لوگو، رنگ سازمانی یا شعار تبلیغاتی، ارزشهای برند مفاهیمی عمیقتر و ریشهایتر هستند. آنها مانند قطبنما عمل میکنند و مسیر رفتار برند را در شرایط گوناگون مشخص میسازند. از نحوه تعامل با مشتری گرفته تا انتخاب پیامهای بازاریابی، همگی باید با ارزشهای برند همسو باشند.
برای مثال، برند پاتاگونیا که در زمینه پوشاک فضای باز فعالیت دارد، یکی از ارزشهای اصلیاش حفاظت از محیطزیست است. این ارزش تنها یک جمله روی کاغذ نیست، بلکه در عملکرد واقعی برند هم دیده میشود. از استفاده از مواد بازیافتی در تولید لباسها گرفته تا فعالیتهای اجتماعی مرتبط با پایداری محیطزیست، همهچیز بر پایه همین باور شکل گرفته است.
تفاوت ارزشهای برند با مأموریت و چشمانداز
در فضای برندسازی، سه مفهوم کلیدی وجود دارد که گاه با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند: ارزشهای برند، مأموریت برند و چشمانداز برند. هر کدام از این سه، نقش متفاوتی در شکلگیری ساختار برند دارند و شناخت تفاوت آنها اهمیت زیادی دارد.
ارزشهای برند به باورهایی اشاره دارد که رفتار درونی و بیرونی سازمان را هدایت میکند. مأموریت برند، به فعالیت مشخص و فعلی کسبوکار و هدف عملی آن میپردازد. چشمانداز برند، آینده ایدهآل و مقصدی است که برند در تلاش برای رسیدن به آن است. به طور خلاصه میتوان این سه را به شکل زیر تشریح کرد:
ارزشها پاسخ میدهند به اینکه «به چه چیزهایی باور داریم»
مأموریت مشخص میکند «چه کاری انجام میدهیم و برای چه کسانی»
چشمانداز به ما میگوید «میخواهیم در آینده به کجا برسیم»
برای درک بهتر این تفاوت، تصور کنید برند شما مانند یک مدرسه است. ارزشها مانند اصول اخلاقی آن مدرسه هستند؛ مثل صداقت، یادگیری مستمر یا احترام. مأموریت، هدف روزانه مدرسه است؛ مثل آموزش مهارتهای لازم برای موفقیت در قرن بیستویکم. چشمانداز نیز مقصد آینده مدرسه است؛ مثلاً تبدیلشدن به تأثیرگذارترین مرکز آموزشی کشور تا سال ۱۴۱۰.
مفهوم | تعریف | سؤال کلیدی | نقش در برند |
ارزشهای برند | باورهای پایدار و بنیادی که رفتار برند را هدایت میکنند | «به چه چیزهایی باور داریم؟» | شکلدهندهی فرهنگ و رفتار برند |
مأموریت برند | هدف عملیاتی و کاری که برند در حال حاضر دنبال میکند | «چه کاری انجام میدهیم و برای چه کسانی؟» | تمرکز بر اکنون، هدایت فعالیتهای جاری |
چشمانداز برند | آیندهی آرمانی که برند در تلاش برای رسیدن به آن است | «میخواهیم به کجا برسیم؟» | الهامبخش مسیر آینده و هدف نهایی برند |
نقش ارزشها در شکلدهی هویت برند
ارزشهای برند بهنوعی قلب تپندهی هویت برند هستند. آنها تأثیر مستقیمی بر نحوهی ارائهی برند به مخاطبان دارند، از طراحی بصری گرفته تا انتخاب لحن ارتباطی و نوع محتوا.
هویت برند شامل مؤلفههایی مثل:
- لحن و زبان برند
- طراحی لوگو و رنگها
- پیامهای کلیدی تبلیغاتی
- نحوه برخورد با مشتریان
تمام این عناصر باید با ارزشهای برند در هماهنگی کامل باشند. اگر این هماهنگی وجود نداشته باشد، مخاطب احساس دوگانگی یا بیاعتمادی میکند. اگر یک برند، سادگی و شفافیت را به عنوان یکی از ارزشهای خود تعریف کند، اما وبسایتش طراحی پیچیده و گیجکننده داشته باشد، این ناهماهنگی باعث بیاعتمادی مخاطب میشود. بالعکس، اگر ارزشها با هویت بصری، محتوایی و رفتاری برند همسو باشند، تجربهای یکپارچه برای کاربر شکل میگیرد که باعث وفاداری، تمایز و یادآوری بهتر برند خواهد شد.
تأثیر ارزشهای برند بر تجربه مشتری
ارزشهای برند فقط در بیانیهها و کاتالوگها معنا ندارند. تأثیر واقعی آنها زمانی مشخص میشود که مخاطب با برند در ارتباط قرار میگیرد؛ از دیدن تبلیغ گرفته تا ورود به سایت، خرید محصول یا گفتوگو با تیم پشتیبانی. تجربه مشتری، به مجموعهای از تعاملات احساسی و عملی گفته میشود که در ذهن مخاطب نسبت به برند شکل میگیرد. اگر ارزشهای برند بهدرستی تعریف شده باشند و بهطور عملی در تمام نقاط تماس اجرا شوند، این تجربه به برند اعتبار، تمایز و جایگاه ماندگار میدهد.
برای مثال، اگر یکی از ارزشهای برند، «احترام به وقت مشتری» باشد، این موضوع باید در فرآیند خرید ساده، پاسخگویی سریع و شفافسازی دقیق اطلاعات دیده شود. اگر این ارزش صرفاً روی کاغذ باشد اما تجربه کاربر برعکس آن باشد، نه تنها ارزشی منتقل نمیشود، بلکه اعتبار برند هم لطمه میبیند.
هماهنگی بین پیام برند، طراحی سایت و رفتار سازمان
تجربه کاربری در فضای دیجیتال یکی از نخستین و مهمترین نقاط برخورد مخاطب با برند است. وقتی طراحی سایت، لحن محتوا و رفتار تیم برند همگی در راستای یک مجموعه ارزش مشخص حرکت کنند، پیام برند واضحتر و ماندگارتر میشود. اما اگر این هماهنگی وجود نداشته باشد، باعث سردرگمی مخاطب و کاهش اعتماد او خواهد شد.
برای مثال، برندی که «نوآوری» را به عنوان ارزش اصلی خود معرفی میکند، باید وبسایتی داشته باشد که طراحی آن مدرن، کاربرپسند و بهروز باشد. همچنین محتوای سایت باید از زبان و ساختاری استفاده کند که حس نوآوری و پیشرو بودن را به مخاطب منتقل کند. حتی رفتار کارکنان، پاسخگویی در شبکههای اجتماعی یا نحوه ارسال ایمیلها نیز باید منعکسکننده همین ارزش باشد. برعکس، اگر همان برند سایتی قدیمی، پر از اشکالات فنی یا محتوای بدون انسجام داشته باشد، پیام نوآوریاش باورپذیر نخواهد بود.
مثالهایی از برندهایی که با ارزشهای خود شناخته میشوند
برندهایی که ارزشهای خود را بهدرستی تعریف کرده و آنها را بهصورت عملی در همهچیز پیادهسازی کردهاند، توانستهاند تجربهای منسجم و تأثیرگذار برای مشتریان خود خلق کنند.
یکی از نمونههای برجسته برند نایک است. این برند با ارزشهایی همچون قدرت اراده، پشتکار و شکستن محدودیتها شناخته میشود. این ارزشها در تمام کمپینهای تبلیغاتی نایک، همکاری با ورزشکاران، طراحی محصولات و حتی اپلیکیشنهای تمرینی آن دیده میشود. پیام اصلی برند نایک، الهامبخش بودن و ترغیب افراد به فراتر رفتن از محدودیتهایشان است.
اپل یکی دیگر از برندهایی است که ارزشهایی چون سادگی، زیبایی و نوآوری را در همهچیز، از طراحی محصولات تا رابط کاربری و تبلیغات خود گنجانده است. وقتی وارد فروشگاه اپل میشوید یا سایت آن را باز میکنید، همان ارزشهایی را حس میکنید که در شعار و عملکرد برند دیده میشود.
پاتاگونیا، برند حوزه پوشاک طبیعتگردی، نمونهای است از تعهد واقعی به ارزشهای زیستمحیطی. آنها نهتنها از مواد بازیافتی در محصولات خود استفاده میکنند، بلکه بخشی از سود خود را به حفاظت از محیطزیست اختصاص میدهند و حتی مشتریان را به تعمیر لباسهای قدیمی بهجای خرید جدید تشویق میکنند. این هماهنگی بین باور، رفتار و تجربه مشتری باعث شده است پاتاگونیا از دید مشتریان تنها یک برند پوشاک نباشد، بلکه نماینده یک سبک زندگی باشد.
انواع ارزشهای برند
ارزشهای برند را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم کرد: ارزشهای اصلی، ارزشهای مطلوب یا آرمانی، و ارزشهایی که بر فرهنگ داخلی سازمان تأثیر میگذارند. شناخت تفاوت این دستهها به مدیران برند کمک میکند تا بدانند هر ارزش چه نقشی در هویت برند دارد و چگونه باید در ارتباطات درونی و بیرونی سازمان استفاده شود.
1-ارزشهای اصلی (Core Values)
ارزشهای اصلی، باورهای بنیادینی هستند که برند از ابتدا بر پایه آنها شکل گرفته و در تمام تصمیمگیریها، ارتباطات و رفتارهایش به آنها پایبند است. این ارزشها معمولاً پایدارند و بهندرت تغییر میکنند، مگر آنکه ساختار برند بهطور کلی دگرگون شود.
برای مثال، برند ایکیا از ابتدا بر پایه ارزشهایی مانند سادگی، کاربردیبودن و مقرونبهصرفهبودن بنا شده است. این ارزشها در طراحی محصولات، سبک فروشگاهها، نحوه بستهبندی و ارتباط با مشتری کاملاً مشهود هستند. ارزشهای اصلی، مانند ریشههای درخت، پایه و اساس تمام جنبههای برند را شکل میدهند و نباید فقط بهصورت شعار باقی بمانند. برای یک کسبوکار کوچک یا نوپا، شناسایی و مستندسازی این ارزشها از همان ابتدا، کمک میکند تا تصمیمگیریهای آینده با ثبات بیشتری انجام شوند و تجربه برند در ذهن مشتری یکپارچه باقی بماند.
2-ارزشهای مطلوب یا آرمانی (Aspirational Values)
ارزشهای مطلوب، آن دسته از ارزشهایی هستند که برند در حال حاضر بهطور کامل در آنها قوی نیست، اما تلاش دارد در آینده به آنها نزدیک شود. این ارزشها بیشتر جنبه راهبردی دارند و نشان میدهند که برند میخواهد در مسیر رشد به چه جایگاهی برسد.
برای مثال، یک استارتاپ حوزه سلامت دیجیتال ممکن است در حال حاضر منابع کافی برای ارائه خدمات شخصیسازیشده نداشته باشد، اما یکی از ارزشهای مطلوبش «سلامت مبتنی بر نیازهای فردی» باشد. این ارزش، آیندهنگرانه است و میتواند انگیزهای برای رشد در آن مسیر باشد.
استفاده از ارزشهای مطلوب در ارتباطات برند باید با دقت انجام شود. اگر این ارزشها به شکلی مطرح شوند که گویی برند در حال حاضر آنها را محقق کرده، ممکن است باعث سلب اعتماد مخاطب شود. اما اگر بهعنوان بخشی از چشمانداز رشد و تعهد آینده مطرح شوند، میتوانند اعتبار برند را افزایش دهند.
3-ارزشهای تأثیرگذار بر فرهنگ داخلی
برخی ارزشهای برند، بیش از آنکه در ارتباطات بیرونی نمود پیدا کنند، در ساختار و فرهنگ داخلی سازمان تأثیر دارند. این ارزشها مشخص میکنند که کارکنان چگونه با یکدیگر تعامل دارند، سبک رهبری چگونه است، تصمیمگیریها در چه فضایی انجام میشوند و چه نوع رفتاری در سازمان قابلقبول است.
برای مثال، برند زاپوس که در زمینه فروش آنلاین کفش و پوشاک فعالیت میکند، به «فرهنگ خدمتمحور» شهرت دارد. این ارزش باعث شده نهتنها پشتیبانی مشتریان در بالاترین سطح قرار گیرد، بلکه محیط کاری درون شرکت نیز بر پایه احترام، مسئولیتپذیری و ارتباطات انسانی شکل گرفته باشد.
این دسته از ارزشها، نقش حیاتی در جذب و نگهداشت نیروی انسانی مناسب ایفا میکنند. وقتی فرهنگ داخلی یک برند با ارزشهایش همسو باشد، کارکنان تبدیل به نمایندگان واقعی برند در هر نقطه تماس با مشتری میشوند.
مراحل تعریف ارزشهای برند
تعریف ارزشهای برند فرایندی مهم و تأثیرگذار در شکلگیری هویت برند است که باید با دقت و شناخت کامل از کسبوکار و بازار انجام شود. این مراحل کمک میکنند تا ارزشهای انتخابشده واقعی، منسجم و قابل اجرا باشند و بتوانند در تمام نقاط تماس برند به خوبی نمایان شوند.
1-تحلیل مخاطب هدف و بازار
اولین گام در تعریف ارزشهای برند، شناخت دقیق مخاطبان هدف و فضای بازار است. باید بدانید مشتریان شما چه نیازها، انتظارات و باورهایی دارند و رقبای شما چه ارزشی را ارائه میکنند. تحلیل بازار به شما کمک میکند تا جایگاه برند خود را در میان رقبا مشخص کنید و ارزشهایی را انتخاب کنید که بتوانند برندتان را از سایرین متمایز کنند.
برای مثال، اگر در بازاری فعالیت میکنید که رقبا همه بر قیمت پایین تمرکز دارند، میتوانید ارزشهایی مثل «کیفیت بالا» یا «خدمات استثنایی» را به عنوان تمایز خود تعریف کنید. همچنین، تحلیل رفتار و نگرش مخاطب هدف به شما کمک میکند ارزشهایی انتخاب کنید که با باورهای آنها همراستا باشد.
2-بررسی باورها و اهداف بنیانگذاران
ارزشهای برند باید ریشه در باورها و اهداف کسانی داشته باشد که برند را ساختهاند. بنیانگذاران برند معمولاً دارای دیدگاهها، اصول و اهدافی هستند که هویت و جهتگیری برند را شکل میدهند. مصاحبه یا جلسات کاری با آنها میتواند به روشنتر شدن این باورها کمک کند و از این طریق ارزشهای اصیل برند استخراج شود.
برای مثال، اگر بنیانگذاران بر این باورند که «صداقت» و «شفافیت» در کسبوکار باید محور باشد، این دو باید در فهرست ارزشهای برند حضور داشته باشند و در تمام تصمیمها لحاظ شوند.
3-مرور تجربه مشتریان قبلی (نظرات، بازخوردها)
بررسی بازخوردها، نظرات و تجربیات مشتریان فعلی و قبلی یک منبع ارزشمند برای شناخت برند از دید مشتری است. این بازخوردها نشان میدهد که مشتریان برند شما را چگونه درک میکنند و چه ویژگیهایی از برند برای آنها اهمیت دارد.
مثلاً اگر مشتریان بارها از «خدمات سریع و پاسخگو» شما تعریف کردهاند، این میتواند به عنوان یکی از ارزشهای برند مطرح شود. همچنین این مرحله میتواند شکاف بین تصور داخلی برند و برداشت مشتریان را آشکار کند که فرصت خوبی برای بهبود ارزشها و هماهنگسازی آنهاست.
4-شناسایی تمایزهای کلیدی برند
یکی از مهمترین بخشهای تعریف ارزشهای برند، شناسایی ویژگیها و مزیتهایی است که برند شما را از رقبا متمایز میکند. این تمایزها میتوانند در کیفیت محصول، سبک خدمات، نوع ارتباط با مشتری یا حتی فرهنگ سازمانی باشند.
برای مثال، برندی که خدمات پس از فروش بسیار قوی دارد، میتواند «پشتیبانی مشتریان» را به عنوان ارزش کلیدی خود انتخاب کند. این ارزش باید به طور مداوم در رفتار و عملکرد سازمان دیده شود تا اثربخش باشد.
5-انتخاب واژههای دقیق و قابل ترجمه به رفتار سازمانی
در نهایت، باید واژههایی را برای ارزشهای برند انتخاب کنید که دقیق، ملموس و قابل فهم برای همه اعضای سازمان و مخاطبان باشد. این واژهها باید به گونهای باشند که بتوان آنها را به رفتارهای مشخص، اقدامات و تصمیمگیریهای روزمره در سازمان تبدیل کرد.
برای مثال، به جای واژه کلی و مبهم «خلاقیت»، میتوان «پیشنهاد راهکارهای نوآورانه در هر پروژه» را به عنوان ارزش مشخصتر بیان کرد. این روش به اجرای بهتر ارزشها در فرهنگ سازمان کمک میکند و از شعارزدگی جلوگیری میکند.
نکاتی که هنگام انتخاب ارزشهای برند باید رعایت کنید
انتخاب ارزشهای برند یکی از حساسترین مراحل در برندسازی است و نیازمند دقت و تفکر عمیق است. در این بخش، نکات کلیدی که به شما کمک میکنند ارزشهایی موثر، متمایز و قابل اجرا انتخاب کنید را بررسی میکنیم.
1-خاص و متمایز بودن
ارزشهای برند باید خاص و منحصربهفرد باشند تا بتوانند برند شما را از رقبا جدا کنند. استفاده از ارزشهای عمومی و کلیشهای، مانند «کیفیت» یا «خدمات عالی» بدون توضیح و بستر مشخص، کمکی به تمایز برند نمیکند و ممکن است پیام برند شما را گمراهکننده سازد.
برای مثال، به جای گفتن «کیفیت»، میتوانید ارزش خود را به شکل «استفاده از مواد طبیعی و ارگانیک در تولید» تعریف کنید. این ارزش خاص، هم قابل سنجش است و هم برای مخاطب قابل فهم و جذاب خواهد بود.
2-قابل اجرا بودن در عمل
ارزشهای برند باید نه فقط شعار، بلکه باید در عمل قابل پیادهسازی باشند. ارزشهایی که غیرواقعی یا آرمانی و دور از دسترس باشند، میتوانند باعث بیاعتمادی مخاطب شوند و به اعتبار برند آسیب برسانند.
برای مثال، اگر ارزش برند «پاسخگویی سریع به مشتریان» است، باید سیستمها، فرآیندها و فرهنگ سازمان به گونهای باشد که این وعده را عملی کند. اگر مشتریان بارها با پاسخدهی کند مواجه شوند، این ارزش برایشان فقط یک جمله تبلیغاتی باقی میماند.
3-هماهنگ بودن با شخصیت برند
ارزشها باید با شخصیت برند همسو باشند و تصویری که برند میخواهد در ذهن مخاطبان ایجاد کند را تقویت کنند. اگر شخصیت برند رسمی و حرفهای است، ارزشها باید منعکسکننده همین حالت باشند. برعکس، برای برندی با شخصیت دوستانه و صمیمی، ارزشها باید انعطافپذیر و گرم تعریف شوند.
برای مثال، برندی که روی تکنولوژی و نوآوری تمرکز دارد، ارزشهایی مانند «جستجوی مداوم راهکارهای نوآورانه» یا «پیشرو بودن در فناوری» مناسبتر است تا ارزشهایی مانند «سنتگرایی» که تناقض ایجاد میکند.
4-پرهیز از ارزشهای کلیشهای و تکراری
بسیاری از برندها به دام استفاده از ارزشهای کلیشهای و بدون تعریف دقیق میافتند که در عمل تأثیرگذاری چندانی ندارند. عباراتی مثل «کیفیت»، «اعتماد» یا «تعهد» بدون شفافسازی و بستر مناسب، معمولاً باعث تکراری شدن پیام برند میشوند و مخاطب را قانع نمیکنند.
برای مثال، اگر میخواهید «تعهد» را به عنوان ارزش انتخاب کنید، باید توضیح دهید که این تعهد به چه معناست: مثلاً تعهد به تحویل به موقع، تعهد به پاسخگویی ۲۴ ساعته یا تعهد به استفاده از بهترین مواد اولیه.
چطور ارزشهای برند را در طراحی سایت و محتوای آنلاین نمایش دهیم؟
ارزشهای برند وقتی تأثیر واقعی خود را نشان میدهند که در تمام نقاط تماس با مشتری، از جمله طراحی سایت و محتوای آنلاین بهوضوح دیده و احساس شوند. سایت شما تنها ویترین دیجیتال برندتان نیست، بلکه بستر اصلی ارتباط با مخاطبان و انتقال هویت برند است. در ادامه روشهایی را بررسی میکنیم که چگونه میتوانید ارزشهای برند را بهصورت عملی و ملموس در طراحی سایت و محتوا به نمایش بگذارید.
1-انتخاب رنگ، فونت و تصاویر متناسب با ارزشها
رنگها، فونتها و تصاویر بخشهای مهمی از زبان بصری برند هستند که تأثیر عمیقی بر احساس و برداشت مخاطب دارند. هر رنگ و فونت حامل پیام و ارزش خاصی است. مثلاً رنگ آبی اغلب با اعتماد، امنیت و حرفهای بودن مرتبط است، در حالی که رنگ نارنجی حس انرژی و خلاقیت را منتقل میکند.
برای مثال، اگر یکی از ارزشهای برند شما «دوستی و صمیمیت» است، استفاده از رنگهای گرم مثل زرد یا قرمز روشن به همراه فونتهای نرم و گرد میتواند این حس را تقویت کند. همچنین تصاویر باید نمایانگر افراد واقعی، لحظات طبیعی و ارتباط انسانی باشند تا این ارزش در ذهن مخاطب جا بیفتد. در مقابل، برای برندهایی که ارزش «نوآوری و پیشرو بودن» دارند، طراحی مدرن با رنگهای سرد و فونتهای مینیمال مناسبتر است.
2-لحن و سبک نوشتار (Formal یا Friendly؟)
سبک نوشتار در سایت نقش بسیار مهمی در انتقال ارزشهای برند دارد. باید تصمیم بگیرید که لحن برند شما رسمی و حرفهای است یا دوستانه و صمیمی. این انتخاب باید با شخصیت برند و ارزشها هماهنگ باشد.
مثلاً برندی با ارزش «تعهد و دقت» ممکن است لحن رسمی و دقیق را انتخاب کند، اما برندی که «خلاقیت و سرگرمی» را مهم میداند، بهتر است از زبانی غیررسمی و شوخطبعانه استفاده کند. لحن نوشتار در بخشهای مختلف سایت مانند صفحه اصلی، درباره ما، وبلاگ و حتی پاسخ به سوالات متداول باید یکپارچه باشد تا مخاطب در تمام مسیر تجربه یکدست و منسجمی داشته باشد.
3-ساختار صفحه «درباره ما» بر پایه ارزشها
صفحه «درباره ما» یکی از مهمترین بخشهای سایت است که فرصت مناسبی برای معرفی ارزشهای برند به مخاطبان فراهم میکند. این صفحه باید فراتر از تاریخچه و معرفی کلی، به ارزشها و باورهای برند بپردازد.
میتوانید ارزشهای برند را به صورت داستانی و ملموس تعریف کنید، مثلاً توضیح دهید که چگونه این ارزشها در رفتار کارکنان، انتخاب محصولات و تعامل با مشتریان تأثیر میگذارند. همچنین استفاده از نقل قولهای مدیران یا کارکنان درباره ارزشها میتواند جذابیت صفحه را افزایش دهد.
4-نمایش ارزشها در نمونهکارها، وبلاگ، صفحه تماس و…
ارزشهای برند نباید محدود به یک صفحه خاص شوند. بهتر است در تمام بخشهای سایت، از نمونهکارها گرفته تا مطالب وبلاگ و صفحه تماس با ما، این ارزشها به صورت غیرمستقیم یا مستقیم بازتاب یابند.
برای مثال، در بخش نمونهکارها میتوانید نشان دهید که چگونه هر پروژه با رعایت ارزشهای برند انجام شده است. در وبلاگ، موضوعات مرتبط با ارزشها را پوشش دهید یا داستانهای موفقیت مشتریان را با تمرکز بر این ارزشها منتشر کنید. در صفحه تماس، با طراحی کاربرپسند و پاسخگویی سریع، ارزش «احترام به مشتری» را به مخاطب نشان دهید.
نمایش یکپارچه ارزشهای برند در تمامی نقاط تماس دیجیتال، بهویژه طراحی سایت و ارتباطات آنلاین، بخشی از مسیر گستردهتر برندسازی دیجیتال است که نقش تعیینکنندهای در شکلگیری تصور مخاطب از برند دارد.
چگونه ارزشهای برند را با تیم خود به اشتراک بگذارید؟
تعریف ارزشهای برند فقط آغاز مسیر است؛ کلید موفقیت برند در این است که این ارزشها بهخوبی در قلب و ذهن همه اعضای تیم نفوذ کند و به رفتار روزمرهی آنها تبدیل شود. در غیر این صورت، حتی بهترین ارزشها نیز بیتأثیر خواهند بود. در این بخش روشهای اثربخش برای انتقال و تثبیت ارزشهای برند در میان تیمهای مختلف معرفی میشود.
1-آموزش داخلی تیم (مارکتینگ، پشتیبانی، فروش)
یکی از مهمترین گامها برای به اشتراک گذاشتن ارزشهای برند، برگزاری دورهها و جلسات آموزشی ویژه تیمهای مختلف است. هر بخش از سازمان از تیم مارکتینگ و تولید محتوا گرفته تا پشتیبانی مشتری و فروش باید بداند ارزشهای برند چه هستند و چگونه میتوانند در فعالیتهای روزمرهشان آنها را به کار بگیرند.
مثلاً تیم پشتیبانی باید بداند که اگر ارزش «احترام و گوش دادن به مشتری» است، در برخورد با تماسهای مشتریان چگونه رفتار کند. تیم فروش نیز باید این ارزشها را در نحوهی ارائه محصول و تعامل با مشتریان منعکس کند. همچنین آموزشها میتواند شامل مثالهای واقعی و تمرینهای تعاملی باشد که به درک بهتر ارزشها کمک میکند.
2-استفاده از منشور برند (Brand Manifesto)
منشور برند سندی است که ارزشها، اهداف و تعهدات برند را به زبان ساده و انگیزشی بیان میکند و به عنوان راهنمای همیشگی برای تیم عمل میکند. تدوین و انتشار منشور برند در میان کارکنان، یک روش مؤثر برای تثبیت ارزشها است. این منشور میتواند به صورت دیجیتال یا چاپشده در دسترس تیم قرار گیرد و حتی در فضاهای کاری مانند اتاق جلسات یا دفاتر بخشهای مختلف نصب شود تا یادآور دائمی ارزشهای برند باشد.
3-مثال از جلسات برنداستورمیگ (Brandstorming)
برنداستورمیگ فرآیندی است که در آن اعضای تیم با خلاقیت و همکاری، دربارهی ارزشها، هویت و پیام برند بحث و تبادل نظر میکنند. این جلسات به تثبیت ارزشها کمک میکنند و باعث میشوند همه احساس مالکیت نسبت به ارزشها داشته باشند.
برای مثال، میتوان جلسهای برگزار کرد که در آن اعضای تیم تجربیات شخصیشان را از زمانی که ارزشهای برند را در عمل مشاهده کردهاند، بیان کنند. یا درباره اینکه چگونه میتوان ارزشها را در بهبود تجربه مشتری به کار گرفت، ایدهپردازی کنند. این فرایند، علاوه بر تثبیت ارزشها، به ایجاد فرهنگ سازمانی هم کمک میکند.
اشتباهات رایج در تعریف ارزشهای برند
تعریف ارزشهای برند یکی از مراحل حساس برندسازی است و اگر به درستی انجام نشود، میتواند باعث سردرگمی، کاهش اعتماد مشتریان و بیهویت شدن برند شود. در این بخش به بررسی اشتباهات متداولی میپردازیم که بسیاری از برندها در این مسیر مرتکب میشوند.
1-کپیبرداری از رقبا
یکی از اشتباهات بزرگ، انتخاب ارزشهایی است که صرفاً تقلید یا کپی از رقبا هستند. این کار باعث میشود برند شما هیچ وجه تمایزی نداشته باشد و در ذهن مخاطبان به یک گزینهی دیگر از میان برندهای مشابه تبدیل شود.
برای مثال، بسیاری از برندها بهصورت سطحی و بدون تحلیل دقیق، ارزشهایی مثل «کیفیت»، «اعتماد» یا «خلاقیت» را انتخاب میکنند، در حالی که همین ارزشها ممکن است توسط رقبای اصلی به شکلی قویتر و عملیتر تعریف شده باشند. به جای کپیبرداری، باید ارزشهایی را شناسایی کنید که به واقعیت برند شما و نیازهای مخاطب اختصاصیتان پاسخ دهند.
2-استفاده از واژههای مبهم و شعاری
بسیاری از برندها در تعریف ارزشهای خود از واژههایی استفاده میکنند که کلیشهای، مبهم یا بیش از حد کلی هستند و هیچ تصویر یا رفتار مشخصی را در ذهن ایجاد نمیکنند. این ارزشها بیشتر شبیه شعارهای تبلیغاتی هستند و کاربرد عملی کمی دارند.
برای مثال، ارزش «کیفیت» بدون اینکه مشخص شود چه نوع کیفیتی منظور است، چه معیارهایی دارد و چگونه ارزیابی میشود، ارزشی گنگ و فاقد معنا خواهد بود. بهتر است به جای واژههای کلی، به شکل دقیقتر و ملموستر ارزشها را تعریف کرد تا قابل اندازهگیری و اجرا باشند.
3-تعریف ارزش بدون ایجاد رفتار متناظر در سازمان
تعریف ارزشهای برند باید با ایجاد تغییرات واقعی و ملموس در رفتار و فرهنگ سازمان همراه باشد. یکی از اشتباهات رایج این است که ارزشها صرفاً به صورت یک لیست روی کاغذ باقی بمانند و هیچ تغییری در عملکرد روزمره تیم و تعامل با مشتری ایجاد نکنند.
برای مثال، اگر «احترام به مشتری» به عنوان یک ارزش معرفی شده اما تیم پشتیبانی با مشتریان با بیاعتنایی برخورد کند، این ارزش به هیچ وجه عملی نشده و باعث بیاعتمادی و نارضایتی میشود. بنابراین، ارزشها باید با سیاستها، آموزشها و رفتارهای سازمانی همسو شوند.
جمعبندی: ارزشهای برند، ستون فقرات برند قدرتمند
اگر برند را یک انسان تصور کنیم، ارزشهای آن برند، شخصیت و روح این انسان هستند. این ارزشها هستهی اصلی شکلدهندهی هویت برند هستند و به تمام عناصر طراحی، رفتار سازمانی و محتوای برند انسجام میبخشند. برندهایی که ارزشهای واقعی، شفاف و قابل اجرا دارند، در ذهن مخاطبان خود ماندگار میشوند و اعتماد و وفاداری آنها را جلب میکنند. تعریف دقیق ارزشهای برند، یکی از گامهای بنیادین در مسیر شکلگیری هویت و ساختار برند است؛ مفهومی که در کنار سایر اصول اولیه ساخت برند معنا پیدا میکند و پایهای برای تصمیمگیریهای آینده خواهد بود.
شروع مسیر برندینگ بدون تعریف دقیق و استوار ارزشها، مانند ساختن ساختمانی بدون پایه است که هر لحظه امکان فروپاشی آن وجود دارد. به همین دلیل، توصیه شرکت طراحی وبسایت کارووبز به کسبوکارهایی که در ابتدای راه برندسازی هستند این است که پیش از هر اقدام عملی مانند طراحی سایت، ابتدا ارزشهای برند خود را بهروشنی تعریف و تثبیت کنند.
کارووبز با سالها تجربه در زمینه طراحی سایت در اصفهان و همراستاسازی آن با هویت و ارزشهای برند، آماده است تا به کسبوکارها کمک کند تا وبسایتی خلق کنند که نه تنها زیبا و کاربردی باشد، بلکه روح واقعی برند را به مخاطب منتقل کند. این هماهنگی، کلید جذب مشتریان واقعی و افزایش اعتبار برند در فضای دیجیتال است.
سؤالات متداول
ارزشهای برند چیست؟
ارزشهای برند باورها و اصولی هستند که رفتار و هویت برند را شکل میدهند و نشان میدهند برند به چه چیزهایی اهمیت میدهد.
تفاوت ارزشهای برند با مأموریت و چشمانداز چیست؟
ارزشها باورهای بنیادی برندند، مأموریت هدف عملیاتی برند در حال حاضر است و چشمانداز آینده آرمانی برند را نشان میدهد.
چرا تعریف ارزشهای برند مهم است؟
ارزشهای برند به ایجاد هویت منسجم، جلب اعتماد مشتریان و هدایت رفتارهای سازمان کمک میکنند.
چگونه میتوان ارزشهای برند را با تیم به اشتراک گذاشت؟
با آموزش داخلی، استفاده از منشور برند و برگزاری جلسات برنداستورمیگ.
چه اشتباهاتی باید در تعریف ارزشهای برند اجتناب شود؟
کپیبرداری از رقبا، استفاده از واژههای مبهم و تعریف ارزش بدون اجرای آن در سازمان.
چگونه ارزشهای برند را در طراحی سایت نشان دهیم؟
با انتخاب رنگ، فونت، تصاویر و لحن نوشتاری متناسب با ارزشها و ایجاد تجربه کاربری هماهنگ.