فکر کنید قصد سفر به یک مکان ناشناخته دارید که تاکنون از مسیر آن عبور نکردهاید. برای اینکه سریعتر و دقیقتر به مقصد خود برسید به چه چیزهایی نیازدارید؟ قطعا اولین پاسخی که به ذهن شما خطور میکند، نقشهی راه است. شما بدون استفاده از map، نمیتوانید حتی قدمی بردارید. اندکی توشهی راه و تلاش برای رسیدن به مقصد، احتمالا موارد ضروری مورد نیاز شما در این سفر پر چالش است.
قدم گذاشتن در مسیر کسب و کار نیز، دقیقا همانند رفتن به یک سفر ناشناخته است. در این مسیر، تجربه و مهارتهای شما، حکم توشهی راه را دارند. نقشهی راه برای رسیدن به موفقیت در مسیر کسب و کار نیز، همان بیزینس مدل است. در این مقاله قصد داریم مراحل دستیابی به یک بیزینس مدل جامع برای کسب و کار را بررسی کنیم. نقشهی راهی که بعد از آماده شدن، باید به دیوار اتاقتان بچسبانید و هر روز به آن نگاه کنید، تا از مسیر منحرف نشوید.
بیزینس مدل، مدل کسب و کار شما برای ارائهی ارزش به مشتریان و کسب درآمد است. به زبان ساده وقتی کسی از شما سوال میکند، بیزینس مدل شما چیست؟ منظورش این است که چطور پول در میآورید. شما باید برای این سوال یک پاسخ جامع داشته باشید و از صفر تا صد ارائهی ارزش به مشتری تا بدست آوردن پول را برای او توضیح دهید. به بیزینس مدل، مدل کسب و کار یا بوم کسب و کار نیز میگویند.
قبل از نوشتن کسب و کار لازم است اقداماتی را انجام دهید تا بتوانید واقع بینانه تر، بیزینس مدل خود را بنویسید. شما باید یک دیدکلی نسبت به وضعیت کنونی کسب و کار خود داشته باشید، سپس هدفتان و وضعیت مطلوبی که در ذهن دارید را نیز بررسی کنید. شاید این دو موضوع برایتان بدیهی جلوه کند. اما کافیست یک قلم و کاغذ برداشته و این دو مورد را به دقت بنویسید.
۱- وضعیت موجود کسب و کارم چیست؟ برای پاسخ دقیق به این سوال، آیتمهای متفاوت را برروی کاغذ بنویسید. درآمد ماهانه شما در حال حاضر چقدراست؟ تعداد مشتریان راضی و ناراضی شما چه تعداد است؟ کدامیک از کاناهای بازاریابی شما فعالتر و کدامیک بدون ورودی است؟ ورودی هر کانال شما چقدر است؟ تعداد کارمندان و همکارانتان چه تعداد است؟ هزینههای ماهانه کسب و کارتان را دقیق میدانید؟ سوالاتی از این دست، شما را با وضعیت موجود کسب و کارتان دقیق تر آشنا میکند.
۲- وضعیت مطلوب کسب و کارم چیست؟ منظور از این سوال این است که شما قصد دارید به چه نقطهای در بیزینس خود برسید؟ هر فردی دید متفاوتی نسبت به پیشرفت و رشد بیزینس خود دارد. بعضی از افراد گرفتن سهم مشخصی از بازار را وضیعت مطلوب خود میدانند. عدهای رسیدن به درآمد مشخص، برخی هم افزودن تعداد شعب را نمونهای از پیشرفت در ذهن خود دارند. دقیقا وضیعت مطلوب کسب و کارتان در ذهن شما چیست؟
۳- برای رسیدن از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب باید چه کاری انجام دهم؟ جواب این سوال دقیقا همان بیزینس مدل است. شاید اکنون راههای زیادی به ذهنتان برسد که شما را از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب برساند. اما برای پیشرفت در کسب و کارتان باید نگاه همه جانبهای به بیزینس خود داشته باشید. بیزینس مدل دقیقا همین کار را برای شما انجام میدهد.
یکی از استانداردترین مدلهای بوم کسب و کار، بیزینس مدل canvas است. در این بیزینس مدل، شما کسب و کار خود را در ۹ ستون مختلف بررسی میکنید. در ادامه به بررسی این ۹ ستون مختلف میپردازیم. در زیر تصویر بیزینس مدل canvas را میبینید.
1- بخش بندی مشتریان: در این ستون شما باید مشتریان خود را بصورت دقیق ذکر کنید. مشتریان خود را از نظر جنسیت، سن، وضعیت مالی، پرسونالیتی و… دقیقا بخش بندی و در این قسمت بنویسید.
۲- ارتباط با مشتریان: در این کانال، کانالهایی که مشتری میتواند با شما بصورت مستقیم ارتباط بگیرد را ذکر کنید. مشتریان شما سوالات و مشکلات خود را از چه طریقی با شما مطرح میکنند. آیا بصورت حضوری مراجعه میکنند، با شما تماس میگیرند، در اینستاگرام دایرکت میدهند و یا در قسمتی از وبسایت شما برای شما تیکت ثبت میکنند؟
۳- کانالهای جذب مشتری: از چه طریقی مشتریان خود را جذب میکنید؟ آیا با تبلیغات بنری در سطح شهر، از طریق سرچ گوگل، تبلیغات در اینستاگرام و… . طراحی درست کانالهای جذب مشتری میتواند در این زمینه به شما کمک زیادی کند. طراحی سایت کسب و کار، داشتن شبکههای اجتماعی فعال و تولید محتوای اصولی و استفاده از کانالهای مختلف دیجیتال مارکتینگ، از ملزومات امروزهی همهی کسب و کارهاست.
۴- ارزش پیشنهادی: در این ستون باید ارزشی که محصول و خدمات شما برای مخاطب ایجاد میکند را به طور دقیق درج کنید. منظور نوشتن مزیتهای محصول و خدمات است. این ستون را باید به دقت بررسی کنید و سپس بنویسید. چرا باید مشتریان به شما اعتماد کنند؟ محصول و خدمات شما چه ارزش و مزیتی برای آنها ایجاد میکند؟ اگر از محصول و خدمات شما استفاده نکنند چه اتفاقی برای آنها میافتد؟ با جواب دادن به این سوالات از دید مشتریانتان، میتوانید پاسخهای دقیقتری را درج نمایید.
۵- فعالیتهای کلیدی: در این قسمت تمام فعالیتهایی که باید در طول روز توسط بیزینس شما انجا شود تا اهداف کسب و کار شما تیک بخورد را درج کنید. این قسمت در ادامهی روند کسب و کار و سیستم سازی نمودن بیزینستان به شما کمک شایانی خواهد کرد.
۶- منابع کلیدی: منابع مهمی که در کسب و کارتان دارید را در این قسمت درج کنید. این منابع را به سه دسته تقسیم کنید، منابع مادی، منابع انسانی، منابع معنوی! منابع انسانی که کارمندان هستند. نیروی مادی، سرمایه های کسب و کار شما را در برمیگیرند. نیروی معنوی هم اعتبار و مشتریان وفادار شما هستند.
۷- شرکای کلیدی: در تمام قسمتهای کسب و کارتان، هرکجا شراکتی با شخص و یا مجموعه یا سازمانی دارید در این قسمت درج کنید.
۸- جریان درآمدی: در ستون هشتم، جریان درآمدی خود را شرح دهید. برای مثال با گرفتن پروژهی طراحی سایت و یا فروش محصولات و… درآمد کسب میکنم.
۹- هزینهها: هزینهها بخش بسیار مهم کسب وکار هستند که معمولا به آنها کم توجهی میشود. در این قسمت شما باید هزینههای ثابت و متغیر خود را درج کنید. همچنین فعالیتها و موارد پر هزینه را نیز شناسایی و یادداشت نمایید.
تا اینجا نقشه ی راه ما آماده است.
بیزینس مدل همانطور که گفته شد، مانند یک نقشهی راه در سفر کسب و کار به شما راه را نشان می دهد. شما با استفاده از بیزینس مدل به دقت مشتریان خود را شناسایی و سپس از طریق کانالهای بازاریابی و روشهای متعدد سعی در جذب مشتریان خود میکنید. این موضوع از تبلیغات بی برنامه و هدر رفت هزینههای هنگفت جلوگیری میکند. همچنین به مشاوران شما کمک میکند دید بهترین به قسمتهای مختلف کسب و کار شما داشته باشند و بتوانند مشکلات را به صورت تفکیک شده یافته و درمان کنند. بیزینس مدل باعث اجایل و چابک شدن کسب و کار شما میشود و در تغییرات بازار به شما کمک میکند به سرعت تصمیمهای صحیح را اتخاذ کنید. بیزینس مدل به شما کمک میکند فعالیتهای مهم و کلیدی را شناسایی و برای پیشبرد بهتر کسب و کار آنها را برون سپاری و یا با نیروی انسانی سیستم سازی کنید. بوم کسب و کار مزایای زیادی دارد و همانند یک چراغ و نقشهی راه باید همیشه در مقابل چشم شما قرار بگیرد.
برای اینکه یک کسب و کار موفق باشد، باید ۳ ویژگی اساسی داشته باشد. اول از همه باید خواستنی باشد. یعنی مشتریان و متقاضیان زیادی به محصول و یا خدمات آن نیاز داشته باشند. در درجه ی دوم بایدامکان پیر باشد. یعنی بتوان برای فعالیت هایی تعریف کرد و ارزش آن را به مشتری فروخت. سپس باید پایدار باشد. یعنی جریان درآمدی و هزینهها بایکدیگر همخوانی داشته باشد. به قول قدیمیها دخل و خرج آن باهم بخواند. شما با استفاده از بوم کسب و کار این ۳ خاصیت را به خوبی تشخیص میدهید.
بسیاری از افراد بیزینس مدل و بیزینس پلن را بایکدیگر اشتباه میگیرند. بیزینس مدل همانند نقشه یک بیس کلی از کسب و کارشما و آنچه که هستید را نشان میدهد. در واقع بیزینس مدل مشخص میکند شما چگونه و با چه ابزاری، ارزش را به درآمد تبدیل می کنید. اما جزییات و روش انجام کارها در بیزینس مدل آورده نمی شود. اما در بیزینس پلن شما تمام کارهایی که باید انجام دهید را مرحله به مرحله ثبت میکنید. شما برای کسب و کار خود هدف گذاری های کوتاه مدت و بلند مدت انجام داده و سپس برای رسیدن به آنها برنامه ریزی میکنید. این برنامه ریزی ها دقیقا در بیزینس پلن آورده میشود. سپس در پایان هر دوره بازنگری و برنامه ریزی ها تغییر میکند. اما بیزین مدل به ندرت و در پی تغییرات بزرگ در بازار شاید دچار تغییراتی شود.
در این مقاله با ۹ ستون بیزینس مدل به صورت دقیق آشنا شدیم. اهمیت و لزوم طراحی بوم کسب و کار برای بیزینسها را بررسی نمودیم. در آخر نیز تفاوت بیزینس مدل و بیزینس پلن را بیان کردیم. شما به عنوان صاحب کسب و کار، چقدر در تدوین بوم کسب و کار خود جدی هستید؟